سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلشکسته روزگار


عاشق آسمونی
باغ زندگی
پرنسس زیبایی
دوست یابی نرم افزار دوست یابی ویژگی های یک دوست
عمو همت من
کیمیا
* روان شناسی ** ** psychology *
روان شناسی و کودکان استثنایی
ESPERANCE
خاطرات من
فریاد بی صدا
عشق است و زندگی
یک هدف مشخص
اگه احمدی نژاد 50 کیلو وزن داره 45 کیلوش جیگره
فروشگاه نرم افزارهای تخصصی وآموزشی موبایل و حس
سوپر لینک خشگل دختر
نرم افزار زبان های خارجی انگلیسی آلمانی فرانسوی عربی اسپانیایی
فروشگاه لوازم منزل،خودرو،کامپیوتر، موبایل و کیتهای الکترونیکی
دستبند، انگشتر، گردنبند، مدال، سرویس، گوشواره، زیورآلات
نرم افزارهای، مالی، اداری حسابداری، انبارداری،
لوازم بهداشتی آرایشی،عطر ، آدکلن ، لوازم لاغری و کرم
نرم افزار آموزشی درسی، دانشگاهی، کامپیوتر، فنی مهندسی،کودک
فروشگاه نرم افزارهای گرافیکی و سرگرمی و بازی
وبلاگ دختری از آسمان
گرانبهاترین کالا در گرانترین فروشگاه، بهترین خرید بهترین یادگاری
ESPERANCE2
هدی
دهکده مجازی مشاوره و روان شناسی خانواده
MANIFESTER
به نام آنکه مسی را آفرید تا رونالدو بی سرور نماند...

 

معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ...
دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!
دخترک چونه ی لرزونش رو جمع کرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:

خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...

معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد


ارسال شده در توسط جواد افسرده