کلاف عاشقی و من چه پنبه ها که رشته ام
دوباره بوی خیس اشک دوباره خسته از جهان
من و شبای بی کسی، من و شکایت از زمان
دوباره فکر خوب مرگ، دوباره شومی حیات
نگاه من به عکس تو، به نازنینی نگات
دوباره غصه های تو، دوباره گریه های من
غم و سکوت بی کسی به روی شانه های من
دوباره ذره ذره مرگ، دوباره حس بی کسی
مرگ من و امید من تو لحظه دلواپسی